وفاداری
وفادار بودن یعنی اینکه وقتی به کسی قولی میدهی، هیچوقت زیر قولت نزنی و به عهد و پیمانی که با او بستهای عمل کنی. این عهد و پیمان میتواند نسبت به دوستان و یا خانوادهمان باشد. خداوند هم با آن همه بزرگی و عظمت، با ما عهد و پیمان بسته و قولهایی به ما داده است. درست به همین دلیل است که «کتاب مقدس» به دو بخشِ عهد قدیم و عهد جدید تقسیم شده است. یعنی قولها و پیمانهای قدیم و قولها و پیمانهای جدید.
عشق و علاقهی خداوند نسبت به ما هیچوقت تمام نمیشود و او همیشه به ما وفادار است. مثالهای بسیار زیادی هم در کتاب مقدس، دربارهی قولهایی که خداوند به ما داده، آمده است. مثلا یکی از آنها داستان نوح است. در داستان نوح خواندیم که زمین پر شد از گناه و بعد طوفان و سیل بزرگی آمد و هر چه موجود زنده وجود داشت به خاطر طوفان و سیل از بین رفت. تنها نوح و خانوادهاش از این طوفان جان سالم به در بردند. وقتی بعد از روزهای زیاد بالاخره خشکی پیدا شد و نوح و خانوادهاش پا به خشکی گذاشتند، خداوند قول داد تا دیگر هیچ وقت تمامی زمین و موجودات آن را با سیل و طوفان از بین نبرد. به نشانهی همین قول هم یک رنگین کمان زیبا در آسمان پدید آمد. از آن روز به بعد هر گاه ما رنگین کمانی در آسمان میبینیم، به یاد این عهد و قول خداوند میافتیم.
قول دادن و وفادار بودن به قولهایمان بسیار مهم است. خداوند میوهی وفاداری را به عنوان هفتمین میوه به ما هدیه داده تا ما هم بتوانیم با داشتن این میوه در قلبمان، به قولهایی که به یکدیگر میدهیم عمل کنیم ونسبت به انسانها و خدا وفادار باشیم.
چطور دنیای بهتری داشته باشیم؟!
خداوند ما را خیلی دوست دارد. به همین دلیل خداوند با روح پاک خودش ما را درتصمیمهایمان راهنمایی میکند تا نتیجه یا میوههای کارهای ما عالی بشود. حتما وقتی کلمهی «میوه» را میشنوید، به میوههایی مثل سیب، پرتقال، موز و یا نارنگی فکر میکنید. اما در «کتاب مقدس» وقتی خداوند دربارهی «میوههای روح القدس» صحبت میکند، منظورِ خداوند آن میوههایی که ما جلوی تلویزیون یا در مهمانیها میخوریم نیست. منظور میوههایی است که ازطریق روحِ مقدس خداوند در وجود ما قرار گرفته است. وقتی میگوییم میوه، یعنی دربارهی محصول چیزی صحبت میکنیم. میوه یعنی محصول و ثمرهی یک درخت یا یک گیاه. وقتی میگوییم میوهی درخت سیب، یعنی آن محصولی که درخت سیب تولید میکند. یا مثلا وقتی میگوییم میوهی درخت پرتقال، یعنی محصولی که درخت پرتقال تولید میکند.
آیا تا به حال دیدهاید که روی درخت سیب، پرتقال بوجود بیاید؟! یا مثلا از یک درخت نارنگی، انار در بیاید؟! نه! این خیلی عجیب میشود. شاید این ضرب المثل را در ادبیات فارسی شنیدهاید که میگوید: «از کوزه همان برون تراود که در اوست.» یعنی هر چیزی که داخل ظرفی مثل کوزه باشد، همان چیز از آن ظرف بیرون میآید. اگر درون ما خشم باشد از ما خشم تولید میشود نه محبت. یا اگر درون ما نفرت باشد ما به دنیای بیرون خودمان نفرت میدهیم. اما در عوض اگر درونمان محبت باشد میتوانیم به دنیای اطرافمان محبت بدهیم و به همان نسبت هر چه خصوصیات بهتری داشته باشیم همانها را به دنیای بیرون از خودمان میدهیم.
«کتاب مقدس» از کتابهای زیادی تشکیل شده است. در یکی از کتابهای «کتاب مقدس» به نام «غلاطیان»، اول دربارهی میوههایی که از کارهای بد و گناه آلود ما به عمل میآیند صحبت میشود. مثل «خودخواهی»، «عصبانیت»، «غرور»، «حسادت»، «نفرت»، «کینه»، «بدخواهی» و خیلی رفتارهای بد دیگر که باعث شدهاند کارهای زشت در دنیا وجود داشته باشد. بخاطر همین زشتیها است که بعضیها نمیتوانند با هم در دوستی و محبت زندگی کنند. اما در «کتاب مقدس» در مقابل این میوههای بد، از میوههای خیلی خیلی خوب، یعنی میوههای روح خداوند هم صحبت میشود.
وقتی که ما به عیسای مسیح ایمان میآوریم و در زندگی او را الگو قرار میدهیم، روح القدس یا همان روح پاک خداوند در ما قرار میگیرد. چون روح پاک خدا، فقط خصوصیات خوب دارد، در نتیجه میوههایی در ما قرار میگیرند که با میوههای قبلی خیلی فرق میکنند. در کتاب مقدس در غلاطیان فصل ۵ آیه ۲۲ از این میوهها نام برده میشود. آنها «محبت»، «شادی»، «آرامش»، «صبوری»، «مهربانی»، «نیکویی»، «وفاداری»، «فروتنی» و «خویشتنداری» هستند. چه چیزی میتواند بهتر از این میوهها در وجود ما باشد؟! ما هم با داشتن این میوهها میتوانیم دنیای خودمان را جای بهتری برای زندگی بکنیم.