شادی
شادی دومین میوه از میوههای روح القدس هست. وقتی ما به کلمهی شادی فکر میکنیم اولین چیزی که به ذهن ما میرسد، خوشحالی است. در کتاب مقدس خداوند بارها و بارها به ما میگوید شاد باشید. حتی تاکید میکند که در سختیها هم همیشه شاد باشید. شاد بودن با خوشحال بودن فرق میکند. بعضی وقتها در زندگی اتفاقهایی میافتد که باعث میشود ما خوشحال نباشیم یعنی ناراحت میشویم. اما این نباید باعث شود که شادی درون قلب ما از بین برود چون ما میدانیم که خداوند همراه ما است و در آن شرایط سخت ما را تنها نمیگذارد. دانستن همین موضوع و دعا کردن، کم کم درون ما را شاد میکند. چیزهایی که در این دنیا باعث خوشحالی و یا ناراحتی ما میشوند، ابدی یعنی همیشگی نیستند. یک روز میآیند ویک روز هم میروند. اما شادی در مسیح ابدی)همیشگی( است، حتی در دورانهای غم و اندوه هم همراه ما است. بیایید یک مثال بزنیم؛ در کتاب مقدس، در نامهی دوم پولوس به قرنتیان، میخوانیم که پولوس بخاطر ایمانش به عیسی مسیح چه رنجها و سختیهایی کشید. او به زندان افتاد و در زندان شکنجه شد. همهی ما میدانیم که زندان جای خوبی نیست. زندانی که پولوس در آن زندانی بود خیلی جای بدی بود. آنجا تاریکی، تنهایی، سختی، شکنجه و توهین بود. اما پولوس در همهی این شرایط، در دلش شادی واقعی را هیچ وقت از دست نداد. چون میدانست که عیسی مسیح همیشه با او است. همینطور پولوس میدانست که خوهران و برادران مسیحی او به یادش هستند و برای او که در آن شرایط سخت است دعا میکنند. ما باید از زندگی پولوس درس بگیریم و چیزهایی که او از خداوند یاد گرفت، ما هم یاد بگیریم و در زندگی عمل کنیم. پولوس در دوم قرنتیان فصل ۶ آیهی ۱۰ اینطور میگوید: «دلشکستهایم، اما در عین حال از شادی خداوند لبریزیم. فقیریم، ولی بسیاری را با گنجهای روحانی، ثروتمند میسازیم. صاحب چیزی نیستیم، اما همه چیز داریم.» و باز هم در دوم قرنتیان فصل ۷ آیهی ۴ میگوید: «با وجود تمام زحمات و مشکلاتی که داریم، من دلگرمی و شادی زیادی دارم.»
چطور دنیای بهتری داشته باشیم؟!
خداوند ما را خیلی دوست دارد. به همین دلیل خداوند با روح پاک خودش ما را درتصمیمهایمان راهنمایی میکند تا نتیجه یا میوههای کارهای ما عالی بشود. حتما وقتی کلمهی «میوه» را میشنوید، به میوههایی مثل سیب، پرتقال، موز و یا نارنگی فکر میکنید. اما در «کتاب مقدس» وقتی خداوند دربارهی «میوههای روح القدس» صحبت میکند، منظورِ خداوند آن میوههایی که ما جلوی تلویزیون یا در مهمانیها میخوریم نیست. منظور میوههایی است که ازطریق روحِ مقدس خداوند در وجود ما قرار گرفته است. وقتی میگوییم میوه، یعنی دربارهی محصول چیزی صحبت میکنیم. میوه یعنی محصول و ثمرهی یک درخت یا یک گیاه. وقتی میگوییم میوهی درخت سیب، یعنی آن محصولی که درخت سیب تولید میکند. یا مثلا وقتی میگوییم میوهی درخت پرتقال، یعنی محصولی که درخت پرتقال تولید میکند.
آیا تا به حال دیدهاید که روی درخت سیب، پرتقال بوجود بیاید؟! یا مثلا از یک درخت نارنگی، انار در بیاید؟! نه! این خیلی عجیب میشود. شاید این ضرب المثل را در ادبیات فارسی شنیدهاید که میگوید: «از کوزه همان برون تراود که در اوست.» یعنی هر چیزی که داخل ظرفی مثل کوزه باشد، همان چیز از آن ظرف بیرون میآید. اگر درون ما خشم باشد از ما خشم تولید میشود نه محبت. یا اگر درون ما نفرت باشد ما به دنیای بیرون خودمان نفرت میدهیم. اما در عوض اگر درونمان محبت باشد میتوانیم به دنیای اطرافمان محبت بدهیم و به همان نسبت هر چه خصوصیات بهتری داشته باشیم همانها را به دنیای بیرون از خودمان میدهیم.
«کتاب مقدس» از کتابهای زیادی تشکیل شده است. در یکی از کتابهای «کتاب مقدس» به نام «غلاطیان»، اول دربارهی میوههایی که از کارهای بد و گناه آلود ما به عمل میآیند صحبت میشود. مثل «خودخواهی»، «عصبانیت»، «غرور»، «حسادت»، «نفرت»، «کینه»، «بدخواهی» و خیلی رفتارهای بد دیگر که باعث شدهاند کارهای زشت در دنیا وجود داشته باشد. بخاطر همین زشتیها است که بعضیها نمیتوانند با هم در دوستی و محبت زندگی کنند. اما در «کتاب مقدس» در مقابل این میوههای بد، از میوههای خیلی خیلی خوب، یعنی میوههای روح خداوند هم صحبت میشود.
وقتی که ما به عیسای مسیح ایمان میآوریم و در زندگی او را الگو قرار میدهیم، روح القدس یا همان روح پاک خداوند در ما قرار میگیرد. چون روح پاک خدا، فقط خصوصیات خوب دارد، در نتیجه میوههایی در ما قرار میگیرند که با میوههای قبلی خیلی فرق میکنند. در کتاب مقدس در غلاطیان فصل ۵ آیه ۲۲ از این میوهها نام برده میشود. آنها «محبت»، «شادی»، «آرامش»، «صبوری»، «مهربانی»، «نیکویی»، «وفاداری»، «فروتنی» و «خویشتنداری» هستند. چه چیزی میتواند بهتر از این میوهها در وجود ما باشد؟! ما هم با داشتن این میوهها میتوانیم دنیای خودمان را جای بهتری برای زندگی بکنیم.