محبت یا عشق
کلمهی «عشق» میتواند معنیهای زیادی برای ما داشته باشد. عشق میتواند برای توضیح دادن چیزی که ما خیلی دوستش داریم استفاده بشود. مثلا یکی ممکن است بگوید: من عاشق شکلات هستم! همچنین کلمهی عشق میتواند علاقهی ما به خانواده و دوستانمان را نشان بدهد. در زبان فارسی ما کلمهی« محبت» را هم به جای کلمهی عشق استفاده میکنیم. در «کتاب مقدس» هم کلمهی« محبت» خیلی زیاد به کار رفته است. تحقیقات دانشمندان نشان داده است که محبت دوست داشتنیترین کلمهای است که ما انسانها میشناسیم.
محبت در واقع همان چیزی است که انسانها را به هم نزدیک میکند. محبت قدرتی دارد که به ما کمک میکند بتوانیم همدیگررا ببخشیم و دلسوز همدیگر باشیم. کتاب مقدس در نامهی اول یوحنا فصل ۴ آیه ۸ میگوید: «خدا محبت است.» این یعنی اینکه جنس خدا از جنس محبت است. اما این یعنی چه؟ در حالت عادی وقتی ما به کسی محبت میکنیم، انتظار داریم که او هم به ما محبت کند .حالا اگر ما این محبت را از او دریافت نکنیم، ممکن است تصمیم بگیریم که دیگر به آن شخص محبت نکنیم .چون او کاری را که ما دوست داشتیم برای ما انجام نداده است. اما کتاب مقدس میگوید محبت یعنی کمک به دیگران بدون هیچ توقع و شرطی. این دقیقا همان محبتی است که خدا به ما میدهد. محبتی که تمام شدنی نیست و همیشه هست.
فقط چیزی که از جنس محبت باشد میتواند به این شکل محبت کند. به همین دلیل است که گفته میشود «خدا محبت است«.خدا محبت یا همان عشق را به عنوان اولین میوه از میوههای روح القدس به ما داده است. پس این به این معنی است که ما هم میتوانیم مثل خدا محبت بیپایان داشته باشیم. میوههای روح القدس هدیههایی هستند که خداوند در وجود ما قرار میدهد و اگر ما روزانه با خداوند زندگی کنیم این میوهها در وجود ما بیشتر و بیشتر میشوند.
چطور دنیای بهتری داشته باشیم؟!
خداوند ما را خیلی دوست دارد. به همین دلیل خداوند با روح پاک خودش ما را درتصمیمهایمان راهنمایی میکند تا نتیجه یا میوههای کارهای ما عالی بشود. حتما وقتی کلمهی «میوه» را میشنوید، به میوههایی مثل سیب، پرتقال، موز و یا نارنگی فکر میکنید. اما در «کتاب مقدس» وقتی خداوند دربارهی «میوههای روح القدس» صحبت میکند، منظورِ خداوند آن میوههایی که ما جلوی تلویزیون یا در مهمانیها میخوریم نیست. منظور میوههایی است که ازطریق روحِ مقدس خداوند در وجود ما قرار گرفته است. وقتی میگوییم میوه، یعنی دربارهی محصول چیزی صحبت میکنیم. میوه یعنی محصول و ثمرهی یک درخت یا یک گیاه. وقتی میگوییم میوهی درخت سیب، یعنی آن محصولی که درخت سیب تولید میکند. یا مثلا وقتی میگوییم میوهی درخت پرتقال، یعنی محصولی که درخت پرتقال تولید میکند.
آیا تا به حال دیدهاید که روی درخت سیب، پرتقال بوجود بیاید؟! یا مثلا از یک درخت نارنگی، انار در بیاید؟! نه! این خیلی عجیب میشود. شاید این ضرب المثل را در ادبیات فارسی شنیدهاید که میگوید: «از کوزه همان برون تراود که در اوست.» یعنی هر چیزی که داخل ظرفی مثل کوزه باشد، همان چیز از آن ظرف بیرون میآید. اگر درون ما خشم باشد از ما خشم تولید میشود نه محبت. یا اگر درون ما نفرت باشد ما به دنیای بیرون خودمان نفرت میدهیم. اما در عوض اگر درونمان محبت باشد میتوانیم به دنیای اطرافمان محبت بدهیم و به همان نسبت هر چه خصوصیات بهتری داشته باشیم همانها را به دنیای بیرون از خودمان میدهیم.
«کتاب مقدس» از کتابهای زیادی تشکیل شده است. در یکی از کتابهای «کتاب مقدس» به نام «غلاطیان»، اول دربارهی میوههایی که از کارهای بد و گناه آلود ما به عمل میآیند صحبت میشود. مثل «خودخواهی»، «عصبانیت»، «غرور»، «حسادت»، «نفرت»، «کینه»، «بدخواهی» و خیلی رفتارهای بد دیگر که باعث شدهاند کارهای زشت در دنیا وجود داشته باشد. بخاطر همین زشتیها است که بعضیها نمیتوانند با هم در دوستی و محبت زندگی کنند. اما در «کتاب مقدس» در مقابل این میوههای بد، از میوههای خیلی خیلی خوب، یعنی میوههای روح خداوند هم صحبت میشود.
وقتی که ما به عیسای مسیح ایمان میآوریم و در زندگی او را الگو قرار میدهیم، روح القدس یا همان روح پاک خداوند در ما قرار میگیرد. چون روح پاک خدا، فقط خصوصیات خوب دارد، در نتیجه میوههایی در ما قرار میگیرند که با میوههای قبلی خیلی فرق میکنند. در کتاب مقدس در غلاطیان فصل ۵ آیه ۲۲ از این میوهها نام برده میشود. آنها «محبت»، «شادی»، «آرامش»، «صبوری»، «مهربانی»، «نیکویی»، «وفاداری»، «فروتنی» و «خویشتنداری» هستند. چه چیزی میتواند بهتر از این میوهها در وجود ما باشد؟! ما هم با داشتن این میوهها میتوانیم دنیای خودمان را جای بهتری برای زندگی بکنیم.